ناوشکن سهند
جنگ افزار
در آغاز حمله نظاميان رژيم سرنگون شده بعثي عراق به مرزهاي مقدس جمهوري اسلامي ايران، يگانهاي هوا درياي نيروي دريايي ارتش مستقر در منطقه عملياتي آبادان و خرمشهر، از جمله طلايه داران مقابله با نيروهاي متجاوز بودند.
![]() پس از آغاز جنگ تحميلي، به دليل نزديكي اسكادران هواناو به صحنه هاي نبرد و احتمال آسيب پذيري هواناوها، در اولويت هواناوهاي BH7 و پس از آن تعدادي از هواناوهاي SRN6 كه توانايي تحرك داشتند از خسروآباد خرمشهر به جزيره خارك انتقال يافتند. هواناو كه تمامي قوانين حركت را زير پا مي گذارد، وسيله اي است كه بر روي زمين و آب بسيار سريع حركت مي كند و بسيار پر قدرت است و بر روي بالشتكي از هوا حركت مي كند كه سازه آن با سطح زمين تماس ندارد و روي آب نيز همانند موج به حركت درمي آيد. هواناوهاي بزرگ تا ارتفاع پنج متر از سطح زمين بالا مي روند و به اين ترتيب قادرند در هر شرايطي روي زمين حركت كنند. كارشناسان نظامي مي گويند كه هيچ ساحلي از دست هواناو در امان نيست، با هواناو مي شود به ساحل هايي رفت كه با هيچ وسيله ديگري امكان رفتن به آن وجود ندارد، يعني يك وسيله آبي خاكي كامل كه در هر شرايطي قادر به انجام مأموريت است. در شرايطي كه وسايل نقليه ديگر ناتوان مي شوند ، هواناو به كارش ادامه مي دهد. اين وسيله انعطاف پذيرتر از قايق و ارزان تر از بالگرد است. ادامه مطلب ... جمعه 15 آذر 1392برچسب:, :: 15:46 :: نويسنده : AliReza&Nader تقریبا مدت دو ماه از شروع جنگ تحمیلی می گذشت. دشمن به سرعت در داخل خاک جمهوری اسلامی ایران پیشروی کرده و مواضعی را در استان های غربی کشور و خوزستان متصرف شده و بر حفظ آنها پافشاری می کرد. در طول این دو ماه، نیروی هوایی نقش بسیار موثری در متوقف کردن دشمن در زمین و هوا انجام داده بود.
آن روز صبح، فرمانده پایگاه، مرا به پست فرماندهی پایگاه احضار نمود. او هنوز مدت زیادی نبود که به عنوان فرمانده در این پایگاه مهم هوایی منصوب شده بود که جنگ را با ابعاد وسیع و گسترده آن تجربه می کرد. وقتی وارد شدم، چهره اش قدری درهم بود و من می دانستم که بسیار خسته است. در تمام طول این دو ماه، او درپست فرماندهی، حضور مداوم داشته و از نزدیک، عملیات هوایی را هدایت نموده بود. من ندیده بودم که لباس پروازش را از تن خارج کرده و یا حتی یک شب را در منزلش استراحت کرده باشد. مردی بسیار مقاوم و پرکار بود؛ به طوری که من شخصا در مقابل خستگی ناپذیری اش احساس ضعف می کردم. ادامه مطلب ... جمعه 15 آذر 1392برچسب:, :: 15:37 :: نويسنده : AliReza&Nader جنگ نرم چیست و راههای مقابله با آن کدام است؟
تا سال 1945 میلادی غالب جنگها "جنگ سخت" بود. پس از آن با توجه به دو قطبی شدن جهان به بلوک شرق و بلوک غرب، دور جدیدی از رقابت ها میان آمریکا و شوروی سابق آغاز شد که به "جنگ سرد" مشهور شد. جنگ سرد ترکیبی از جنگ سخت و جنگ نرم بود که طی آن دو ابر قدرت در عین تهدیدهای سخت از رویارویی مستقیم با یکدیگر پرهیز میکردند.
با فروپاشی شوروی در سال 1991 میلادی و پایان جنگ سرد کارشناسان بخش جنگ در ایالات متحده با استفاده از تجارب دو جنگ جهانی و دوران جنگ سرد دریافتند که می شود با هزینه کمتر و بدون دخالت مستقیم در سایر کشورها به اهداف سیاسی، اقتصادی و... دست یافت که در ادبیات سیاسی جهان به جنگ نرم شهرت یافت.
جنگ نرم
این نوع جنگ از فروپاشی شوروی شروع و تاکنون ادامه داشته و متکی بر تهدیدات نرم و قدرت نرم فرهنگی و اجتماعی است.آمریکایی ها با استفده از این نوع جنگ تاکنون موفق به تغییر چندین رژیم سیاسی در کشورهای مورد نظر شدند. انقلاب های رنگی که در چندین کشور بلوک شرق و شوروی سابق رخ داد،در واقع نمونه ای از جنگ نرم است. آمریکایی ها با استفاده از قدرت نرم موفق به تغییر رژیم های سیاسی در کشورهایی چون لهستان،گرجستان، چک اسلواکی، قرقیزستان، اکراین و تاجیکستان گردید. در تمامی این دگرگونی های سیاسی بدون استفاده از ابزار خشونت و صرفا با تکیه بر قدرت نرم و ابزار رسانه، با تغییر در ارزش ها و الگوهای رفتاری از رژیم های سیاسی حاکم مشروعیتزدایی گردید و از طریق جنبشهای مردمی و ایجاد بی ثباتی سیاسی، قدرت سیاسی جابه جا شد.
جنگ نرم در قالبهای مختلف مثل : انقلاب مخملی ، انقلاب های رنگی (انقلاب نارنجی و...)، عملیات روانی ، جنگ رسانهای، با استفاده از ابزار رسانهای ( رادیو ، تلویزیون، روزنامه و امثال آن) و ... توانست نظام سیاسی بعضی از کشورها ـ مانند اوکراین و گرجستان ـ را تغییر دهد. ادامه مطلب ... جمعه 15 آذر 1392برچسب:, :: 9:59 :: نويسنده : AliReza&Nader خبر تعرض ناوهای آمریکایی به منابع نفتی ایران و غرق شدن ناوچه جوشن، حس انتقام را در دل بچههای ناو شعلهور ساخت. حدود ساعت 13:45 آژیر محل جنگ در ناو به صدا درآمد. همه سریع به محل سازمانی خود رفتند و با آمادگی کامل مستقر شدند. یک هواپیمای رهگیری و جنگی آمریکا به طرف ناو حمله کرد، توپهای مستقر در ناو با تیراندازی خود به سمت آن عکسالعمل نشان دادند.
به گزارش مشرق به نقل از فارس، یکی از راهبردیترین نیروهای دوران جنگ تحمیلی که رشادت ها و دلاورمردیهای جان بر کفانش همواره در تاریخ حماسی این مرز و بوم طنین انداز است نیروی دریایی ارتش است. آنچه پیش روی شماست بخش از خاطرات یک از دریادلان ارتش است که پیرامون درگیری ناو ایرانی یا ناو آمریکایی است: صبح روز 29 فروردین سال 1368 مصادف با اولین روز ماه مبارک رمضان، نگهبان میز پاس بودم. مسعود عباسچی یکی از کارکنان ناو که از مرخصی برگشته بود، وارد ناو شد. با دیدن او از جایم بلند شدم و او را در آغوش گرفتم و به شوخی گفتم: مسعود از ترس موشکباران تهران فرار کردی؟ او که بچه تهران بود درجوابم گفت: اجل آدم در هر کجا مقدر شده باشد در همانجا به وقوع خواهد پیوست، چه در تهران، چه در خلیج فارس. ازهم جدا شدیم، او رفت و من هم که مدت نگهبانیام به پایان رسیده بود. پست نگهبانی خود را تعویض کردم و بعد از خوردن سحری برای استراحت به خوابگاه ناو رفتم. حوالی ساعت 8 صبح مرا از خواب بیدار کردند و گفتند: یک مأموریت فوری برای ناو مشخص شده است، سریع آماده شو! در آن زمان ناو ما برای پارهای از تعمیرات از دریا به اسکله برگشته بود و در اسکله به سر میبرد. افسر رسته پس از دریافت پیام، بلافاصله ما را در سینه ناو جمع کرد و خبر این مأموریت را بدون اشاره به جزئیات آن به ما داد. با شنیدن خبر مأموریت حساس، شور و شعف خاصی در میان بچهها به وجود آمد. بعضی دوست داشتند با خانوادههایشان خداحافظی کنند، برخی دیگر خانواده و همه چیز خود را فراموش کرده بودند و فقط به مسلح و آماده کردن ناو فکر میکردند. گویی به همه آنها الهام شده بود که آن روز، روز دیگری است. شهید صفرزایی رو به افسر رسته کرد و گفت: چرا حقیقت را به ما نمیگویی، یک دفعه بگو میخواهیم برویم شهید شویم. ما که آمادگی برای شهادت داریم، فقط اجازه بدهید که آخرین خداحافظی خودمان را با خانوادههایمان انجام دهیم. افسر رسته در جوابش گفت: نه اینجوری نیست، شما چرا اینجوری فکر میکنید؟ سرانجام مقدمات آمادهسازی ناو تمام شد و ناو حوالی ساعت 12:00 از اسکله جدا شد. حدود 13:30، افسر رسته و فرمانده ناو، مأموریت ما را به صورت واضح و دقیق اعلام کردند. در ناو حالت جنگی اعلام شده بود. به ما خبر دادند ناوچه جوشن از منطقه دوم دریایی بوشهر در درگیری با ناوگان پنجم آمریکا منهدم و در دریا غرق شده است. ریشه این درگیری و تعرض آمریکا این بود که یک کشتی نفتی کویتی که در همروی ناوهای آمریکایی بود، در برخورد با مین دریایی که آن را از طرف ایران میدانستند خسارت زیادی دیده بود و آمریکاییها برای فروکش ساختن این عصبانیت و وارد ساختن ضربه متقابل به ایران به اسکلههای نفتی ایران حمله کرده و اسکله رشادت را به آتش کشیده بودند. از طرف دیگر ناوچه جوشن که برای دفاع از اسکله و منابع نفتی ایران به منطقه رفته بود، مورد تعرض و حمله ناوگان پنجم آمریکا قرار گرفته و در دریا غرق شده بود. خبر تعرض ناوهای آمریکایی به منابع نفتی ایران و غرق شدن ناوچه جوشن، حس انتقام را در دل بچههای ناو، شعله ور ساخت. حدود ساعت 13:45 آژیر محل جنگ در ناو به صدا در آمد. همه سریع به محل سازمانی خود رفتند و با آمادگی کامل مستقر شدند. یک هواپیمای رهگیری و جنگی آمریکا به طرف ناو حمله کرد و توپهای مستقر درناو با تیراندازی خود به سمت آن عکسالعمل نشان دادند. هواپیما مجبور به فرار شد و هواپیمای دوم به سمت ناو حمله ور شد، ولی آن هم در وارد ساختن ضربه به ناو ناکام ماند. حدود یک ربع از آغاز درگیری ما با هواپیماهای آمریکایی نگذشته بود که اولین موشک به زیر توپ 20 میلی متری اورلیکن اصابت کرد. این موشک باعث ایجاد شکاف چند متری در پاشنه ناو و از کار انداختن سامانه برق ناو شد. عدهای از بچهها هم به شدت مجروح شدند. با تلاش بچهها آتشسوزی ناشی از انفجار مهار شد و برق اضطراری ناو روشن شد. بچهها تمام تلاش خود را برای مقابله با حملات دشمن انجام میدادند. موشکهای دشمن از زوایای مختلف به بدنه ناو اصابت میکرد و بدنه را شکافته و در داخل ناو منفجر میشد. با این وضعیت بچهها دست از مقابله و دفاع بر نمیداشتند و توپهای ناو همچنان کار میکرد. پزشکیار ناو به مجروحان رسیدگی میکرد. بچهها یک به یک مجروح یا شهید میشدند. پرهیزگار رفت برای بچههای مجروح که طلب آب میکردند، آب بیاورد و دیگر بر نگشت. منصور کاظمی، پزشکیار ناو در حین رسیدگی و مداوای مجروحین به شهادت رسید. عدهای از بچهها در داخل آب بودند. دستور ترک ناو صادر شده بود، ولی اغلب بچهها مقاومت میکردند و تا لحظات آخر قبل از غرق ناو حاضر به ترک ناو نبودند. عدهای از همکاران در قسمتهای داخلی ناو گیر افتاده بودند و امکان خارج شدن و نجات دادنشان نبود. درهای قسمتهای مختلف ناو به خاطر ضربات ناشی از اصابت و انفجار موشک قفل شده بود. ناخدا رضایی فرمانده دوم ناو، در این وانفسا به سراغم آمد و گفت نادر! بپر تو آب، بپر تو آب! قایقهای نجات ناو باز نمیشد. آنهایی هم که باز میشدند و در داخل آب بود به خاطر اصابت ترکشهای ناشی از انفجار موشکهای آمریکایی متلاشی یا سوراخ شده بود. در طرف دیگر امکان کمک و امداد هوایی وجود نداشت. دریا و آسمان منطقه در سیطره قدرت نظامی و اهریمنی آنها بود. به جنگندههای ایرانی اخطار داده بودند. چند دقیقهای از این رویداد تلخ نگذشته بود که یک بالگرد آمریکایی به سمت ناو حمله ور شد و یک راکت به طرف ناو شلیک کرد. اصابت ترکشهای راکت، تن بهزاد پناه را نشانه رفت و او در آغوشم جان به جان آفرین تسلیم کرد. با ناراحتی رو به گلبازی کردم و گفتم: گلبازی! بهزاد شهید شد. بهزاد شهید شد. صحنه تلخ و اسفباری بود، دریا رنگ خون گرفته بود، خورشید در سمت راست و ناو سهند در سمت چپ هر دو در حال غروب و افول بودند، اشک در چشمانمان حلقه زده بود، بغض راه گلویمان را بسته بود. بچهها قرآن میخواندند، بعضی دعا میکردند، گروهی سرود جمهوری اسلامی را سر میدادند. رنگ آب عوض شده بود، دریا رنگ خون شهیدان را به خود گرفته بود. یک آن احساس کردم کوسهای به طرف من میآید. به بچهها گفتم: بچهها! اگر کوسه پای مرا زد، شما سریع مرا از جمع خود جدا کنید که فقط کوسه مرا بخورد و احتمال خطر برای دیگر بچهها وجود نداشته باشد. در آن لحظات چشم خود را بستم و مشغول خواندن شهادتین خود شدم. جرأت باز کردن چشم خود را نداشتم، بعد از مدتی دستم را به پای راست، پای چپ، دست راست و دست چپم کشیدم. دیدم دست و پایم سرجایش است. آن وقت به آرامی چشمم را باز کردم، دعای بچهها مستجاب شد و کوسه از طرف من دور شد و رفت، آنجا امداد غیبی را با تمام وجودم احساس کردم. راوی: ناخدا سوم بازنشسته نادر مبارکی
جمعه 15 آذر 1392برچسب:, :: 9:41 :: نويسنده : AliReza&Nader پیشگفتار پیش از این خاطراتی از دلاوران نیروهای زمینی و به ویژه هوایی ارتش در وبلاگ درج شده است. بجا دانستم که یادی هم از دریادلان نیروی دریایی داشته باشم. آنچه در پی خواهد آمد خاطرات یکی از پرسنل ناوشکن سهند از درگیری دریایی نابرابر با ناوگان آمریکا در سال 1367 است. شایان ذکر است که به دنبال حمله نیروهای آمریکایی به سکوهای نفتی ایران در خلیجفارس در 29 فروردین سال 1367، به ناوچه موشکانداز جوشن که در حال گشت در خلیجفارس بود، مأموریت داده شد که برای بررسی وضعیت به آن منطقه عزیمت کند. نیروهای آمریکایی پس از آنکه متوجه نزدیک شدن ناوچه مذکور به منطقه شدند، به ناوچه جوشن که در آبهای کشور خودمان قرار داشت، اخطار کردند که از منطقه خارج شود. فرمانده ناوچه در پاسخ به آمریکاییها گفت که «این آبهای ماست و شما باید از منطقه و از آبهای ایران خارج شوید.» سپس آمریکاییها با هدف قرار دادن ناوچه موشکانداز جوشن با شلیک چند موشک در نزدیکی جزیره کیش، این ناوچه را غرق و تعداد زیادی از نفرات آن را به شهادت رساند. ناوشکن سهند که از بندرعباس عازم غرب خلیجفارس بود تا جایگزین ناوشکن سبلان شده و به گشت و مراقبت از جزیره خارک و سکوهای نفتی بپردازد، مأموریت یافت که به منطقه درگیری ناوچه جوشن رفته و آنها را کمک کند. نیروهای آمریکایی که از قبل آماده درگیری بودند، با شناسایی ناوشکن سهند، این ناو را در نزدیکی جزیره هنگام مورد حمله بالگردها و ناوشکنهای خود قرار دادند. در ابتدا بالگردها به ناوشکن سهند حمله کردند که با تیراندازی توپ پاشنه به طرف آنها، مجبور به عقبنشینی شدند. سپس از راه دور ناوشکن سهند را با موشک مورد هجوم قرار دادند و یکی پس از دیگری موشک به طرف این ناوشکن شلیک کردند، به گونهای که دود و آتش از سرتاسر ناوشکن برمیخاست و سلاحهای آن از کار افتادند. به این ترتیب ناوشکن سهند نیز غرق و تعداد زیادی از کارکنان آن به شهادت رسیده و عدهای نیز مجروح شدند. در خاطره ذیل از زبان ناخداسوم بازنشسته نادرمبارکی، از بازماندگان ناوشکن سهند، به شرح وقایع آن روز پرداخته شده است. ادامه مطلب ... جمعه 15 آذر 1392برچسب:, :: 9:29 :: نويسنده : AliReza&Nader گفت: لباس نیروی دریایی سفید است و مقدس مثل دلهای رزمندگان. 22 ساله بود
که این لباس را به تن کرد و امروز پسر 14 سالهاش، «علیرضا» لباس پدر را به تن می کند و با آستین های تا شده نشان افتخار پدر را بر سینه می زند و احترام نظامی می گذارد. امروز ناخدا دوم «نادر مبارکی» که گرد میانسالی بر چهره اش چروک انداخته، با خاطرات ناوچه سهند زندگی می کند. ناوشکنی که غرش چرخ دنده هایش آبهای خلیج فارس را می شکافت و آرام نداشت. ناخدا مبارکی هر بار که به بندرعباس می رود، پای ساحل خلیج فارس می نشیند و در مزار شهدای ناو «سهند» شانه هایش می لرزد. همچنان که روایت آن لحظه ها در دفتر روزنامه هم شانه های او را می لرزاند و اشک، پهنای صورتش را خیس می کند. «علیرضا» هم دوست دارد ارتشی شود؟ خیلی، این را می شود از بازیهای کودکانه اش فهمید. او فرمانده ارشد ارتش خانه ماست! پس می خواهد وارث لباس نظامی پدرش باشد؟ من هم وارث لباس نظامی پدرم بودم... برای «علیرضا» خاطرات جنگ را هم تعریف می کنید؟ بیشتر خاطراتی را که جذابیت داشته باشد. مگر جنگ جذابیت هم دارد؟ ![]() ادامه مطلب ... جمعه 15 آذر 1392برچسب:, :: 8:52 :: نويسنده : AliReza&Nader ناو شکن چیست؟ ادامه مطلب ... جمعه 15 آذر 1392برچسب:, :: 8:16 :: نويسنده : AliReza&Nader شواهد باستانشناسی از کشتی نوح
و لقد ترکناها آية فهل من مدّکر(سوره قمر، آيه 15) ”و ما آن کشتی را محفوظ داشتيم تا آيت عبرت شود، پس کيست که پند گيرد؟“ در سال ۱۹۵۹، یک خلبان ترک، براساس مأموریت محول شده، چندین عکس هوایی برای مؤسسه ژئودتیک ترکیه برداشت. هنگامی که مأموریت به پایان رسید، در میان عکس های او تصویری جلب نظر می کرد که بیشتر شبیه یک قایق بود تا چیزی دیگر، قایقی بزرگ که بر سینه تپه ای، در فاصله بیست کیلومتری کوههای آرارات آرمیده بود. تصویر هوایی از فسیل کشتی که محل آسیب دیدگی ناشی از برخورد به یک صخره در آن مشخص است. بلافاصله پس از مشاهده این تصویر، تعدادی از متخصصان، علاقه مند به پیگیری شدند. دکتر براندنبرگ از دانشگاه ایالتی اوهایو یکی از این علاقه مندان بود. او کسی بود که قبلاً در زمینه کشف تأسیسات روی زمین از طریق هوا، مطالعات دانشگاهی داشت و پایگاههای موشکی کوبا را در دوران کندی کشف کرده بود.![]() عكس هوايي از شئ كشتي شكل
دکتر واندنبرگ با دقت عکس ها را مورد مطالعه ... ادامه مطلب ... جمعه 15 آذر 1392برچسب:, :: 8:6 :: نويسنده : AliReza&Nader به مناسبت 7 آذر روز نیروی دریایی؛
ناوشکن جماران ضمن برخورداری از سامانه های موشکی دوربرد و توانایی پذیرش بالگرد و توان مقابله با اهداف هوایی، سطحی و زیرسطحی با رویکرد برخورداری از یک پیشرفت اساسی نسبت به نمونه قبل به جدیدترین دستاوردها در حوزه الکترونیک، سلاح و زیرسامانه های دیگر مجهز خواهد شد.
به گزارش گروه دفاع و امنیت مشرق، نیروی دریایی برای کشورهایی که از نعمت همجواری با دریا برخوردارند و می خواهند مستقل و قدرتمند باشند اهمیت حیاتی دارد. قدرت دریایی ایران که قدمتی به اندازه تاریخ کهن ایران زمین دارد بر اثر بی توجهی ها تا چندی قبل از انقلاب نیروی قدرتمندی محسوب نمی شد. با سرازیر شدن سیل دلارهای نفتی به خزانه شاه، بخشی از خریدهای نظامی به ادوات دریایی اختصاص یافته و هر چند برخی از آنها نظیر ناوشکن های بزرگ و زیردریایی با وقوع انقلاب اسلامی تحویل داده نشد اما این نیرو در سطح منطقه از تجهیزات و آموزش های خوبی بهره مند بود. پس از انقلاب و آغاز استقلال مجدد ملت ایران، نیروی دریایی جزو فعال ترین و آماده ترین نیروهای نظامی بوده و با شروع جنگ تحمیلی توسط عراق، ضمن حضور نیروهای تکاوری در دفاع از خاک، نیروهای شناوری نیز برای زدن ضربه به دشمن متجاوز آماده شدند.
با اجرای عملیات های کوچک و متوسط سرانجام زمینه ها برای عملی کردن طرح ابتکاری و هوشمندانه ای فراهم شد که در غالب عملیات مروارید به انجام رسید. در روز تاریخی 7 آذر 1359 در حالی که کمتر از 2 ماه و نیم از آغاز جنگ می گذشت نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران با همکاری ارزشمند نیروی هوایی، عملیاتی بی نظیر را به اجرا درآورده و با بیرون کشیدن نیروی دریایی عراق از مناطق خود حدود دو سوم توان دریایی عراق را در یک روز به زیر آب فرستاد. در نتیجه نیروی دریایی رژیم بعث عراق، تا آخر جنگ یعنی حدود 8 سال بعد نتوانست خود را بازیابی کند و با اندک تلاشی برای احیای توان شناوری خود مجدداً با انهدام و از دست دادن آنها مواجه می شد.
در آن سال ها به دلیل تحریم همه جانبه، تجهیزات جدید چندانی به نیروی دریایی اضافه نشد و از طرفی بخشی از توان این نیرو نیز در مواجهه با دشمن به خصوص نیروی دریایی آمریکا در سال 1367 تحلیل رفت. به عنوان مثال ناوچه پیکان و ناو کهنمویی در نبرد با عراق و ناوشکن سهند و ناوچه جوشن در درگیری با آمریکا از بین رفتند و ناوشکن سبلان نیز آسیب جدی دید.
اما با پایان یافتن جنگ تحمیلی متخصصان با غیرت و جسور نیروی دریایی ارتش با اتکا به توان علمی و تخصصی و مهمتر از همه نیروی ایمان اقدام به بازسازی ناوشکن سبلان نموده و مجدداً آن را به ناوگان دریایی ارتش بازگرداندند. در سالهای بعد نیز این ناوشکن در اولویت بهسازی و ارتقاء سامانه ها و تسلیحات قرار گرفته و تا مدتها نماد خودباوری در نیروی دریایی بود. البته این تنها بخشی از دستاوردهای این حرکت بود و نیروی دریایی برای تبدیل شدن به یک اهرم قدرتمند در دفاع از انقلاب اسلامی و کشور برنامه های جدی و شاید در آن مقطع، باورنکردنی داشت. با پیشنهاد فرماندهی کل نیروهای مسلح، حضرت امام خامنه ای طرح ساخت ناوشکنی با قابلیت های افزون بر نمونه های موجود در کشور، پروژه موج آغازگر موج جدید تلاشها در نداجا شده و در کنار مطالعه، طراحی و ساخت ناوچه های هم رده با پیکان و جوشن از دست رفته، ساخت ناوشکن(ناو محافظ) نیز در قالب پروژه موج پیگیری شد.
پس از سالها جهاد علمی و بکارگیری توان متخصصان در بخش های مختلف صنعت و دانشگاه، ناوشکن جماران به عنوان اولین محصول پروژه موج در سال 1388 به نیروی دریایی ارتش تحویل داده شد. این دستاورد بزرگ که نمونه موفقی از مدیریت توانمندی نیروهای داخلی برای رسیدن به هدفی بزرگ است در ادامه با محصول دوم برنامه موج که ناوشکن ولایت است بیشتر درک خواهد شد. مشروح فعالیت های انجام شده برای ساخت ناوشکن جماران و ناوچه های رده پیکان در گزارش های پیشین و بخش اخبار مرتبط قابل دسترسی است.
با توجه به لزوم تثبیت قدرت نظامی کشور در مناطق مختلف جغرافیایی برای برقراری صلح و امنیت پایدار در جهت توسعه بهتر اقتصادی بخشی از توان تولید در نیروی دریایی به ناوگان شمال کشور اختصاص یافته و در وهله اول ناوچه های پیکان، جوشن و درفش که با بهره گیری از توان بومی و پیشرفته ترین سامانه های رزمی مجهز شده اند به این ناوگان تحویل داده شد و در آینده نزدیک ناوشکن ولایت(موج2) که در بندر انزلی در حال ساخت است نیز وارد خدمت در نداجا خواهد شد.
![]() ناوشکن ولایت(موج-2)
اما توان...
ادامه مطلب ... پنج شنبه 14 آذر 1392برچسب:, :: 21:30 :: نويسنده : AliReza&Nader معاون فنی نیروی دریایی ارتش از ساخت و تجهیز 10 ناوشکن بومی دیگر علاوه بر ناوشکنهای "جماران" و "ولایت" در کشور خبر داد. پنج شنبه 14 آذر 1392برچسب:, :: 21:3 :: نويسنده : AliReza&Nader درباره وبلاگ به وبلاگ من خوش آمدید آخرین مطالب پيوندها
نويسندگان
|
||||||||||||||||
![]() |